سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تباهی خرد در فریب خوردن از نیرنگهاست . [امام علی علیه السلام]   بازدید امروز: 16  بازدید دیروز: 0   کل بازدیدها: 12220
 
قرآن و علم
 
هویت انسان از دیدقرآن
نویسنده: زارعی(چهارشنبه 89/2/15 ساعت 12:27 عصر)

 هویت انسان از دید قرآن

هویت انسان در قرآن

انسان در نگرش دینی و قرآنی نه موجودی تماماً پیش ساخته و محکوم سرنوشت و تقدیر جبری است، و نه موجود تهی، رها و به خود واگذار شده «أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى»1؛ آیا او می‌پندارد که او را بی تکلیف گذارد؟

بلکه انسان سرشار است از تمایلات، استعدادها و انگیزه‌های خیرخواهانه و  شریرانه است، «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا»2؛ اما در این آمیختگی، جهت گیری و جانب غالب، خیر، کمال و نیکی است. اثبات این که جهت گیری مسلط در خمیرمایه انسان خیر نیکی است از چندین راه میسر است:

 

1. گروهی از آیات قرآنی انسان را دارای گرایش فطری به سوی خداوند به عنوان کمال و خیر مطلق توصیف می‌کند:

«فِطْرَةَ اللهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا ...»3؛ با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است.

«یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ»4؛ ای انسان همانا تو سخت کوشایی به سوی پروردگارت. چه کوششی؟! پس بدو خواهی رسید.

واژه «کدح» کوشش پیوسته و مؤثر با کاربست همه قوای ذهنی و بدنی برای رسیدن به مطلوب یا گریز از منفور است. مطلوب در این تلاش پیوسته و همواره و سخت، پروردگار انسان است که منشأ کمال و کمال مطلوب و خیر محض است.

علت سختی این تلاش نیز می‌تواند این باشد که در این کوشش، گرایش خیرخواهانه و کمال جویانه انسان می‌باید که از متن گرایش‌های بدخواهانه او بگذرد و در یک کشمکش و تنازع و درگیری جدی با آن جذبه‌ها بر آنان پیروز گردد و کمال و خیرغایی را در آغوش گیرد.

                                                                                                                                  

                                                                                                                                            

2- شمار دیگری از آیات قرآنی و متون وحیانی از کرامت ذاتی و برتری او بر سایر موجودات سخن می گوید:

«وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً»5؛ و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم، و آنان را در خشکى و دریا [بر مرکب‌ها] برنشاندیم، و از چیزهاى پاکیزه به ایشان روزى دادیم، و آنها را بر بسیارى از آفریده‏هاى خود برترى آشکار دادیم.

اگر این کرامت در سرشت و ذات انسان پیش از هر عمل و رفتاری وجود دارد، نشانگر آن است که انسان جماد نیست، نبات نیست و حیوان نیز نیست، بلکه نهاد و سرشت نیک و خیر او مایه برتری او شده و او را بر سریر خلافت الهی در زمین نشانده است.

«وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً»6؛ چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمین جانشینى خواهم گماشت.»

چه اگر سیرت و فطرت نیک انسان بر شرارت و بدخواهی او چیره نمی‌بود، سزاوار خلافت و جانشینی پروردگار نمی‌گردید.

و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم، و آنان را در خشکى و دریا [بر مرکب‌ها] برنشاندیم، و از چیزهاى پاکیزه به ایشان روزى دادیم، و آنها را بر بسیارى از آفریده‏هاى خود برترى آشکار دادیم. (سوره اسراء آیه 75)

3- خداوند در قرآن آفرینش انسان را با سوگندها و تأکیدهای مکرر ستوده و برترین آفرینش میسور و ممکن به حساب آورده است:

عبادت

«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ» 7؛ [که‏] براستى انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم.

حسن تقویم انسان به زیبایی اندام و بدن نیست؛ چه قوام و استواری اندام، ویژه انسان نیست.  افزون بر این در آیه دوم خداوند از یک سیر قهقهرایی برای انسان خبر می‌د‌هد:

«ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ»8؛ سپس او را به پست‏ترین [مراتب‏] پستى بازگردانیدیم.

این برگشت اولاً نشان می‌دهد که انسان به سوی راهی در حرکت بوده است. دوم این که راه نخست انسان به سوی والایی و بلندی و بزرگی بوده است. و این بازگشت به سوی قهقهرا و تنزل و پستی است. سوم این که آن رفتن نخستین، مقتضای طبع نخستین انسان، و بازگشت به پستی و دنائت، نوعی برگشت و پشت کردن سویه اصلی و حالت ثانوی برای انسان است. بدین سان آیه مبارکه می‌فهماند که انسان در نهاد و سرشت خویش به برترین سیرت که حرکت و سیر کمالی و علو و رفعت و تعالی دارد آفریده شده است.

نگرش نیک انگارانه قرآن و اسلام از سیرت انسانی و کرامت و شرافت جملگی فرزندان آدم، نظام حقوقی برابر را در پی آورده است. افراد انسانی از آن جهت که انسان هستند، در حقوق طبیعی هرگز تفاوت و امتیازی بر یکدیگر ندارند، تفاوت‌های حقوقی در مسیر حیات افراد انسانی و از ناحیه عملکرد خود آنها پدید می‌آید؛ زیرا طبیعت برابر و متساوی انسان‌ها نمی‌تواند اختلاف در حقوق و امتیاز یکی بر دیگری را برتابد. وحدت و یگانگی در سرشت و طبیعت لاجرم به وحدت حقوق می‌انجامد. چنان که این نگرش در مدیریت اجتماعی، نظام سیاسی و سامانه قدرت نیز تأثیر خویش را بر جای می‌نهد، همگان در نظام سیاسی و اداره امور اجتماعی حق مشارکت، دخالت و نظارت دارند «… و شاورهم فی الأمر…»؛ و در کارهای اجتماعی با آنان مشورت کن… .

درست است که در نظام‌های دینی، رهبری و زمامداری بدون داشتن بایستگی‌های مربوطه میسر نیست و تنها از آنِ گروه ویژه‌ای از انسان‌ها شمرده می‌شود، اما به خاطر فقدان معصومین از جانب وحی زمینه کسب شرایط بایسته رهبری سیاسی در دسترس عموم انسانها می‌باشد و هر کس می‌تواند خود را بدان آرایه‌ها بیاراید.



نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آخر خط
جاودانه ترین ترانه تاریخ
قطاری که به بهشت می رود
وهابیت
وهابی‎ها و تبرک به قبر پیامبر اکرم
[عناوین آرشیوشده]

|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| فهرست موضوعی یادداشت ها ||
وهابی[2] . آزمایش . آزمایش الهی . آفرینش . اعتماد بنفس . امتحان . انبیا . ایستگاه . ایمان خوار . باهوش . بلیط . بهشت . بی عدالتی . تاریخ . تبعیض . ترانه . تعظیم . توکل . ثروتمند . حسود . حق . خداوند . خداوندی . راز مرگ . زشت . زندگی . زیبا . سنی . شعائر . شیطان . شیعه . صابر . عدل خدا . عقوبت الهی . فرزند . فقیر . قبر پییامبر . قرآن . قران . قطار . کم خرد . کودکان ناقص . مادر . مخلوقات . مدینه . مردن . مرگ . مصادیق . مومن .
|| مطالب بایگانی شده ||
اردیبهشت 1389

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
قرآن و علم
زارعی
من در حال تحصیل در رشته ریاضی فیزیک هستم وبرای قبل شدن در دانشگاه دولتی فردوس مشهد تلاش می کنم (برام دعا کنید)

|| لوگوی وبلاگ من ||
قرآن و علم

|| اوقات شرعی ||